• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
سه شنبه 10 خرداد 1401
کد مطلب : 162077
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Z6k1E
+
-

نظری بر «کشف‌الاسرار» اثری از رهبر کبیر انقلاب اسلامی

منتظر امام عارفان به «استخاره»

نگاه
منتظر امام عارفان به «استخاره»

زکیه عاقلی؛ تاریخ پژوه

بعد از شهریور 1320.ش و اشغال ایران به وسیله قوای متفقین و تبعید رضاخان به جزیره موریس توسط انگلیسی‌ها، دوره‌ای از هرج و مرج و فقر و قحطی برای ایرانیان آغاز شد. در آن دوره و علاوه بر آن فقر و قحطی، نوعی آشفته بازار فرهنگی و عقیدتی نیز به وسیله نویسندگان فاسدالعقیده‌ای چون احمد کسروی، علی اکبرحکمی‌زاده و... نیز به‌وجود آمد که آثار قلمی ضداسلام، ضد‌تفکر شیعه و ضد‌روحانیت می‌نوشتند و عقاید و باورهای مردم را نشانه گرفته بودند.
در آن شرایط امام‌خمینی –که در آن مقطع از فضلا و مدرسین نامور حوزه علمیه قم بود- هنگامی اوضاع را اینگونه دیدند، نزدیک به 40روز در خانه نشستند و کتابی نوشتند به نام «کشف‌الاسرار» که در سال 1323.ش چاپ شد و در آن به تمام ایرادها و تهمت‌ها پاسخ گفتند. امام در کشف الاسرار، ضمن پاسخگویی به شبهاتی که امثال حکمی‌زاده به عقاید شیعه وارد کرده بودند، هم آیین وهابیت را نقد کرده و هم برای نخستین بار در آثار مکتوب‌شان، به بهاییت و جولان‌دادن ایشان در فضای سیاسی و فرهنگی کشور اعتراض کردند. اما شاید بتوان گفت یکی از جالب‌ترین مباحث فرهنگی کشف‌الاسرار، نگاه امام به مسئله «استخاره» و نقد رفتار برخی تفکرات عوامانه نسبت به استخاره‌گرفتن، در موقع تصمیم‌گیری‌ها است: «برای استخاره دو معنا است: یکی از آنها، معنای حقیقی استخاره است [یعنی استخاره مطلق] و در اخبار و روایات ما (وسایل‌الشیعه، باب صلاه استخاره) از آن بیشتر نام برده شده و پیش خواص، متعارف است و آن، طلب خیر کردن از خداست. این نوع از استخاره، در تمام کارهایی که انسان می‌کند، خوب و مستحب است. همچنین این نوع استخاره، یکی از رشته‌های دعاست که خداوند متعال در قرآن، به آن اهمیت شایانی داده است، حتی در سوره فرقان آیه 77می‌فرماید: «قُلْ مَا یعْبَؤُاْ بِکمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَآؤُکمْ فَقَدْ کذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یکونُ لِزَاماً». خلاصه کلام آنکه این قسم از استخاره - که اخبار، بیشتر در اطراف و آداب آن دستور دادند - صرف دعا و از خدا طلب خیر‌کردن است. شاید یاوه‌سرایان و طعن‌زنندگان به استخاره، این طور، استخاره را ندیده یا نشنیده باشند، چون پیش عامه مردم به‌عنوان استخاره، معروف نیست تا به گوش مثل اینها برسد. 
یک معنای استخاره آن است که پس از آنکه انسان به کلی در امری متحیر و وامانده شد، به‌طوری که نه عقل، او را به خوبی و بدی آن، راهنمایی کرد و نه عاقل دیگری، راه خیر و شر را به او فهماند و نه خدای جهان درباره آن کار، تکلیفی و فرمانی داشت که راهنمای او باشد... اینجا دینداران می‌گویند: خدای عالم که پناه بیچارگان و دادرس افتادگان است، در حالت تحیر و دودلی - که در آن حال، انسان بیشتر از همه حالات محتاج به دستگیری است - خداوند متعال از عالم رافت و رحمت و مهربانی‌اش، یک راه امیدی روی انسان باز کرده... در این صورت، خدای جهان - که قادر بر پیدا و نهان است - یا دل او را به یک سو می‌کشاند و راهنمای قلب او می‌شود [در استخاره قلبی] که او مقلب‌القلوب است، یا دست او را به یک طرف تسبیح می‌اندازد [در هنگام استخاره با تسبیح]، یا به وسیله قرآن، دل او را گرم می‌کند [در استخاره با قرآن]...»(کشف‌الاسرار، صص 91و 92) 
اما امام‌خمینی(ره) بعد از بیان این دو رویکرد درباره استخاره، تعریف اول را برمی‌گزینند و با اشاره به آیه‌63سوره نمل، می‌فرمایند که عقل و رجوع به پروردگار عالم، انسان را برای گرفتن تصمیم صحیح کفایت می‌کند: 
«ما برای این امر روشن و ساده که عقل هر خردمندی به آن ایمان دارد و هر کس کوچک‌ترین ایمانی به خدای جهان داشته باشد، در قبول آن ناگزیر است، خود را نیازمند به‌دلیل دیگری جز راهنمایی عقل نمی‌دانیم... این هم ناگفته نماند، اخباری که درباره استخاره است، وعده نکرده‌اند که همیشه شما را بی‌کم و کاست به مقصود برسانند بلکه آنچه وعده شده این است که خدای عالم، به کسی که از او خیر بخواهد، خیر می‌دهد، اگر در این جهان، صلاح باشد اینجا می‌دهد و گرنه برای او ذخیره می‌کند...». (کشف الاسرار، ص 93)

این خبر را به اشتراک بگذارید